پرهام داخل حباب
روز جمعه 25 مرداد ماه، تو داخل حباب سوار شدی. بچه های خیلی زیادی انجا بودند که همراه با والدینشان در حال تماشای رفتار سایر بچه های داخل حباب بودند. تو وقتی داخل حباب بودی دست و پا می زدی و حباب را داخل آب حرکت می دادی. من کنار ایستاده بودم و عکس العمل سایرین را می دیدم که ازت تعریف می کردند و می گفتند این بچه چقدر قشنگ حباب را تکان می دهد آخه سایر بچه ها هیچ کاری نمی تونستند بکنند و خیلی ارام درون حباب می نشستند ولی تو اصلا یک جا نمی ایستادی. وقتی امدی بیرون اولین جمله ای که بهم گفتی این بود که بابا آیا حرکاتم را دیدی، و ادامه دادی که اینها همش مهارت بود و با این حرفت دوباره باعث خنده بابا شدی. الهی بابا فدات بشه که همش با حرفهای شیرینت غم و غصه های بابا را فراری می دی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی